زندگی جاری ست ...

دست تو فانوس شبه، جادوئی از آغوش ماه از واژه ها طرحی بکش، با هر اشاره هر نگاه

زندگی جاری ست ...

دست تو فانوس شبه، جادوئی از آغوش ماه از واژه ها طرحی بکش، با هر اشاره هر نگاه

... از همه رو سیاه ترم

 

امام رضا

 

تو دل یه مزرعه یه کلاغ رو سیاه
هوایی شده بره پابوس امام رضا


اما هی فکر می کنه اونجا جای کفتراس
آخه من کجا برم یه کلاغ که رو سیاس


من که توی سیاهیا از همه رو سیاه ترم
میون اون کبوترا با چه رویی بپرم


تو همین فکرا بودش کلاغ عاشقمون
یه دلش می گفت برو یه دلش می گفت بمون


که یهو صدایی گفت: تو نترس و راهی شو
به سیاهی فکر نکن تو یه زائری برو

 

من که توی سیاهیا از همه روسیاه ترم
میون اون کبوترا با چه رویی بپرم

 

نظرات 13 + ارسال نظر
... سه‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 07:32

اااا...تو چت شده؟؟؟؟

هیچ چی.

... سه‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 07:34

میخوای بیا منم ببینی؟؟؟

آره؟؟؟؟

(نیش)

خوب مشهد اومدن که کاری نداره..
مثه من داداشت رو بفرس بره بلیط بگیره بعدشم سوار اتوبوس میشی میای..

به همین راحتی..
فقط قبلش حساب باباتو باید چک کنی برادر...

اگه دعوتم کنی میام.
(یک آدم با کلاس :))

با ۳۰ نفر از دوستان قدیم داریم میایم (۶ خرداد رفتیم بلیط قطار گرفتیم)
امروز ۳ بعد از ظهر راه می افتیم.

=)) کارت بانک اش رو گرفتم.

... سه‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 07:34

از تو رو سیاهترشم اینجا میاد..

پس بهونه الکی نیار...

عمرا به رو سیاهی من نرسه :((

... سه‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 07:35

هی به کلاغ نگاه کرد؛ هی به کلاغ نگاه کرد؛ از به خانه

رسیدن کلاغ ناامید شد؛ رفت که خودش به خانه برسد،
همین! ما هم ناامید میشیم بالاخره از به خانه رسیدن
کلاغه. ما هم راه میفتیم به سمت خانه خودمان!

...

علی سه‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 23:37 http://hvj.blogfa.com

سلام ما رو هم به کلاغا برسون بگو شاید یه کفتر چاهی هم اومد پیشتون!

من به یاد همه ی دوستان بودم.

هیلا چهارشنبه 28 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 08:15

زیارت قبول در ضمن همه پست هایت را میخوانم.گر چه برای همه شان نظر نمیدم.)

مرسی
من هم همینطور.

محمد حسین چهارشنبه 28 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 18:36 http://newave.myblog.ir

التماس دعا!

جای شما خیلی خالی بود.

محمد رضا شنبه 31 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 12:10

خوش به سعادتت!

سارا دوشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:07 http://adamaka.blogsky.com

سلام علی عزیزم
چرا پیشم نمیای
دلم برات اینقدر شده بود

راستی خدا نکنه تو رو سیاه باشی
روزی دشمنتات(از این حرفا خلاصه)

بهم سر بزن به خاطر تو تند تند اپ میکنم

بیا ببین

راستش من تو این ۲ هفته ۲ تا مسافرت رفتم.

به خاطر من نیست ؛)

سارا دوشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:18 http://adamaka.blogsky.com

برایت دست تکان می دهم
جای خداحافظی
جرزنی نکن
بر می گردم
با همین دست ها
پینه هایم خوب می شوند
این آخرین کوه قولمان است
دستان تو
دیگر برای من می شود

..............

بدو من اپم

این شعر خیلی قشنگ بود.

erfan nazarahari دوشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 19:29 http://http

با سلام و درود فراوان
از اظهار لطف شما بسیار سپاسگزارم و برایتان آرزوی توفیق می کنم

خیلی ممنون.
بزرگوارید.

هیلا دوشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 22:07 http://persianblog.com

سلام.کجایید شما؟

الان تهرانم.

عریان سه‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 00:19 http://bakere1361.blogsky.com/

سلام.جوابتون رو دادم.امیدوارم باز هم به سراغم بیاین......

یه دونه پایین نوشتید!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد