زندگی جاری ست ...

دست تو فانوس شبه، جادوئی از آغوش ماه از واژه ها طرحی بکش، با هر اشاره هر نگاه

زندگی جاری ست ...

دست تو فانوس شبه، جادوئی از آغوش ماه از واژه ها طرحی بکش، با هر اشاره هر نگاه

خداحافظ

 

سلام

 

"اهدای زندگی ها" رو بخونید، خیلی کار قشنگیه. (من خودم خیلی شنیده بودم، اما تا حالا نرفته بودم سراغش. به هر حال ...)

 

از کوله پشتی نه بدم میاد نه خوشم می یاد. تو 2 سال قبل شاید یکی-دو بار بیشتر ندیدمش. امسال هم وقتش جوریه که بعضی قسمت هاشو دیدم.

آقای فرزاد حسنی رو هم در مجموع نه دوست دارم، نه ازش بدم میاد. (مثبت و منفی هاش با هم موازنه می شه.)

 

اما چند شب پیش 30 ثانیه اول تیتراژ آخرش رو شنیدم. خیلی خوشم اومد. الان یه روزی هست که همین طوری مدیا پلیر داره پیوسته فقط همین یه ترانه رو پخش می کنه.

 

(الان هم نه دلم گرفته، نه حالم بده، نه می خوام جایی برم و نه ... ، فقط چون از این ترانه خوشم اومد می نویسمش.)

 

خداحافظ

 

خداحافظ همین حالا همین حالا که من تنهام
خداحافظ به شرطی که بفهمی تر شده چشمام

خداحافظ کمی غمگین به یاد اون همه تردید
به یاد آسمونی که منو از چشم تو می دید

اگه گفتم خداحافظ نه این که رفتنت ساده ست
نه اینکه می شه باور کرد دوباره آخر جاده ست

خداحافظ واسه اینکه نبندی دل به رویاها
بدونی بی تو و باتو همینه رسم این دنیا

ترانه ی فرزاد حسنی – با اجرای محمد علیزاده

 

... نیستان را به آتش می کشانم

 

سلام

روز پدر مبارک.

 

چه کسی خواهد دید مردن ام را بی تو

 

دلم گرفته.

کاش اینجا بودی، با هم حرف می زدیم، درد دل می کردیم. نه! نه! اصلا نمی خواد.

کاش فقط بودی، همین!

 

مامان من چی می خوام ؟ من چی می خوام ؟

 

اه، از حرف تکراری زدن بدم می یاد. من چرا نمی تونم اون چیزی که تو دلم هست رو بنویسم. شدم عین آدمی که هی اوغ می زنه ولی بالا نمی یاره که راحت شه.

 

فراق و وصل تو نامهربان چه خواهد کرد؟

 

امروز دوشنبه است، هی دارم امروز رو با پنجشنبه اشتباه می گیرم.

 

ای تو تنها خوب دنیا ...

 

اون اولا برای تو می نوشتم. به امید این که شاید یه روز اینا رو بخونی، اما این اواخر یادم رفته بود. شاید حرفی برای زدن نداشتم، یا روم نمی شه با یاد تو بنویسم.

 

حالا من تنها نشستم با نوای بی نوایی

 

الان اینجا تنها نشستم. اینقدر به خودم عطر زدم حالم داره بد می شه. اینقدر زیاد زدم که شامه ام داره اشتباه می کنه. فکر می کنه بوی سم هایی که سمپاش ها به درختا می زنن.

 

به تو که فکر می کنم

از همیشه بهترم

وسط غربت آب

صدفی شناورم

 

من هر روز به تو فکر می کنم. همیشه.

نمی دونم تو هم ... اصلا می دونی دوستت دارم ؟

 

زندگی جاری ست ...

یزد پلیمر

 

خیلی جالبه این تبلیغیه که دو روزه داره تلویزیون وسط نرگس پخش می کنه. یزد پلیمر هم برا ما شد.

امسال تو نمایشگاه کتاب هم یه کتابی دیدم به همین نام. ظاهرا ترجمه بود.

این جمله رو خودم ساختم، تعبیری هست من در آوردم. مطمئنم که جایی نشنیده بودمش، نخوندمش، ندیدمش. بر اساس تفکر و عقیده ای که تو ذهن ام بود، اینو نوشتم. البته ظاهرا برداشت اکثر دوستان با اون چیزی که تو ذهن ام هست متفاوته.

 

... من منتظرم.

 

هیچکی عاشقت

اینجور که منم
نبود و نشد

لاف نمیزنم

من از تویی که بد کردی با من
گله میکنم ...

 دل نمی کنم

بی تو نه صدا مونده نه آواز

نه اشک غزل

نه ناله ی ساز

بالی اگه هست

از جنس کوهه

از رنگ خاک و

حسرت پرواز ...

 

ماهُ دادن به شب های تار

 

سلام

 

این مسافرت هم تموم شد.

چهارمین مسافرت مشهد دست جمعی مون هم برگزار شد. (بعد از کنکور هر سال تابستون با دوستان دوره ی دبیرستان جمع می شیم می ریم مشهد.)

 

خدا رو شکر که تیر ماه به خوبی و خوشی تموم شد و تا یکی دو روز دیگه تابستون رسما برای من شروع می شه.

می خوام کلی کتاب بخونم، فیلم ببینم، کوه برم.

 

محمد حسین ما دوستیه که نفسش حقه.

تو موبایلش این ترانه رو ریخته بود و تو مشهد برامون پخش می کرد.

بی اختیار با شنیدن این ترانه اشک تو چشمهامون جمع می شد.

 

بارون

 

ببار ای بارون ببار

با دلُم گریه کن خون ببار

در شبای تیره چون زلف یار

بهر لیلی چو مجنون ببار

                                    ای بارون

 

دلا خون شو، خون ببار

بر کوه و دشت و هامون ببار

به سرخی لبای سرخ یار

به یاد عاشقای این دیار

به داغ عاشقای بی مزار

                                    ای بارون

 

ببار ای ابر بهار

با دلم به هوای زلف یار

داد و بیداد از این روزگار

ماهُ دادن به شب های تار

                                    ای بارون

 

ببار ای بارون ببار

با دلُم گریه کن خون ببار

در شبای تیره چون زلف یار

بهر لیلی چو مجنون ببار

                                    ای بارون

 

شاعر علی معلم – با اجرای حضرت شجریان

ترانه ی بارون – از آلبوم شب سکوت کویر