زندگی جاری ست ...

دست تو فانوس شبه، جادوئی از آغوش ماه از واژه ها طرحی بکش، با هر اشاره هر نگاه

زندگی جاری ست ...

دست تو فانوس شبه، جادوئی از آغوش ماه از واژه ها طرحی بکش، با هر اشاره هر نگاه

میم مثل ...

 

نظرات 19 + ارسال نظر
احسان یکشنبه 21 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 19:40 http://sheyda.ir

این عکس خداست ... ولی تقاطع یه چیز دیگه بود!!!

اول میم مثل مادر رو ببین بعد بگو.

هیلا دوشنبه 22 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 06:04

چه مادری

این عکس که مادر من نیست.
گلشیفته فراهانی ه. =))

مونا دوشنبه 22 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 18:46 http://www.mb2004.persianblog.com

:)

:)

محمد رضا سه‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 11:43

واقعن دیوونه کننده بود...
تلفیق حسهای متفاوتی که به بیننده القا می کرد:
* عشق
* مهر
* نفرت
* زندگی
* ایثار
* اشتباه
* گذشت
* ترحم
* دلسوزی
* صبر
* استقامت
.
.
.
.
هنوز هم تحت تاثیرشم :((
باید اعتراف کنم که باغهای کندلوس باید بیاد لنگ بندازه...

این عکس بسیاری از این همین حس ها رو داره.
عکسی با طول ۶۰۰ پیکسل، عرض ۴۶۲ پیکسل و عمق حس یک مادر ...

... چهارشنبه 24 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 15:36

سلام..

چه جوری ناپیدا..

میگما در اینکه شهرام آدم بیشعوریه شکی نیست..

تو خودتو ناراحت نکن.

به اینجور افراد اصن نباید اعتنا کرد

...

... چهارشنبه 24 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 15:37

بعدشم اینکه میگما..من اگه به خوام ماشینم بخرم باز یه راننده میخوام که من رو ببره بیاره...

شما هم تنت می خاره ها :))

... چهارشنبه 24 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 15:38

دیگه اینکه آخه واسه این پست من چی بگم؟!!!
آها ..
میشه غیر از مادر بگیم...

هومممممممممم؟؟

اومممممم

آهان..مثه مهدی...

یا مثه من...

یا مثه؟!!!مثه..

ماهی...

جواب نظر آخرم چی شد ؟

میم مثل مهر
میم مثل مهتاب
میم مثل محبت
میم مثل ملاقلی پور :)

...

هیلا چهارشنبه 24 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 21:34

علی جان من که نگفتم مادر شماست.یک زحمتی داشتم ادرس وبلاگ بلاگ اسکای تنها را میخواهم.متاسفانه وبلاگ فعلیش مدتی است در کامپیوتر من بالا نمیاید.

شوخی کردم.
براتون فرستادم.

دوست جمعه 26 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 09:52

میم مثل...
دوست عزیز ممنون که پیغام را رساندید.
اسم یه نفر رو یادتون رفت بهم بگید دوست داشتید بگید تا یه کامنت دیگه بذارم براتون:)

سلام

راستش من هر چی فکر می کنم یادم نمی یاد تو این یکی دو هفته اخیر پیغامی رسونده باشم!



متاسفانه شما رو بجا نمی یارم.

هیلا جمعه 26 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 18:06

علی عزیز ببخشید اینروزها خیلی حواسم پرت است.کامنت قبلی را اشتباهی اینجا گذاشتم.میخواستم به شما بگم به وبلاگ نگاهی به هایکو سر بزنید.فعلا منزل شعر انجاست.

مرسی.

... جمعه 26 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 23:13

نه دیگه اون موقع که نظر میدادم اینا که تو گفتی رو فراموش کردم..

فقط همون ۲..۳ تا یادم بود..

انتظار بیجا داری از منا..من ایکیوم اکبنده دست نمیزنم..میخوام آک ِ آک باشه:دی..

:))

... جمعه 26 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 23:17

چیز خاصی نمینویسم که..

وگرنه گفته بودم که بهت آدرس میدم..

دلخور نباش...

:(

خدای گونه ای که در تبعید نماند! سه‌شنبه 30 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 11:50 http://kaveer.blogsky.com

واژسین برگ سفرنامه ی باران...

ای مهربان تر از برگ در بوسه های باران
بیداری ستاره در چشم جویباران
آیینه ی نگاهت پیوند صبح و ساحل
لبخند گاه گاهت صبح ستاره باران
بازا که در هوایت خاموشی جنونم
فریاد ها برانگیخت از سنگ کوه ساران
ای جویبار جاری ! زین سایه برگ مگریز
کاین گونه فرصت از کف دادند بی شماران
گفتی به روزگاران مهری نشسته گفتم
بیرون نمی توان کرد حتی به روزگاران
بیگانگی ز حد رفت ای آشنا مپرهیز
زین عاشق پشیمان سرخیل شرمساران
پیش از من و تو بسیار بودند و نقش بستند
دیوار زندگی را زین گونه یادگاران
وین نغمه ی محبت بعد از من و تو ماند
تا در زمانه باقی ست آواز باد و باران

رضا جمعه 3 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 22:58 http://moghaddam.ir

...مثل مادر.

تشکر

محمد پنج‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 21:14 http://www.avandi.blogfa.com

سلام
رفیق قدیمی
ظاهرا فیلم فوق العاده ایه
حیف که هنوز فرصت نکردم برم ببینم
از ملاقلی پور غیر این انتظار نمیره
موفق باشی

سلام
خیلی ممنون.

احسان چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 17:23 http://sheyda.ir

چرا نمی نویسی ...
دلم برا نوشته هات تنگ شده ...

ما رو کشتی با این

گ مثل گلشیفته

مرسی
خیلی خیلی خیلی این عکس رو دوست دارم.

احسان جمعه 24 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 12:15 http://sheyda.ir

از بابت لینک ممنون ... تازه الان دیدم ... نمی دونم کی گذاشتی ولی حالا که" ..." گذاشتی ؟
:D

جوابت رو امشب بهت اس ام اس می زنم.

[ بدون نام ] یکشنبه 26 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 18:40

و تو کجایی
همراه همیشه ی من
منتظر برای سلامی دوباره

عشق اینجاست
تو کجایی ؟ :))
(تو تیتراژ عبور شیشه ای این جمله رو دیدم. مال خودم نیست.)
سلام.

سارا پنج‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 00:58 http://www.adamaka.blogsky.com

سلام علی خوبی
من اومدم
بعد ۳ماه
کامپیوترم خراب بود
خیلی دلم برات تنگ شده بود
مرسی که تو این مدت بهم سر می زدی
سر وقت می خونم

یه دونه بالا پایین نظر دادی :)
مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد