زندگی جاری ست ...

دست تو فانوس شبه، جادوئی از آغوش ماه از واژه ها طرحی بکش، با هر اشاره هر نگاه

زندگی جاری ست ...

دست تو فانوس شبه، جادوئی از آغوش ماه از واژه ها طرحی بکش، با هر اشاره هر نگاه

Within Attraction

سلام

 

- به هیچ عنوان آدم نباید تو رویاهاش زندگی کنه.

اصلا آدم برای خودش رویا نسازه راحت تره.

به این موضوع یه ذره فکر کنید.

...

 

- قربون خدا برم که ما اگه هزار سال هم عمر کنیم، حکمت یکی از کارهاش رو درک نخواهیم کرد.

 

آن که پر نقش زد این دایره ی مینایی

کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد

 

- مرز شوخی و جدی خیلی باریکه. امروز یکی از دوستان از من دلگیر شد، که به نظرم ریشه اش همین مساله بود. (البته یه ریشه ی اصلی تر هم داره.)

 

- خرداد ماه رو خیلی دوست دارم. ماه خیلی آروم و خلوتیه.

 

سالها می گذرد حادثه ها می آید

انتظار فرج از نیمه ی خرداد کشم

 

- "دیدارِ بلوچ" سفرنامه ی محمود دولت آبادی به زاهدان و گشت و گذارهای او به حوالی آن را خواندم. سفرنامه ای بسیار دلنشین و زیبا بود.

حضرت دولت آبادی حکایت سفر 5 روزه خود در سال 53 به بلوچستان را به تصویر کشیده، ظرافت نگاه او به مردمان بلوچ و منطقه خیلی جذاب بود و قلم شیوایش زیبایی این سفرنامه را دوچندان کرده بود، جوری که دلم نمی خواست کتاب تمام شود.

کلا به ایرانگردی خیلی علاقه دارم و دوست دارم همه جای ایران رو ببینم.

 

2-3 تا جمله از متن این کتاب :

 

(به نقل از سعدی)

مغزی ست در هر استخوان

مردی ست در هر پیرهن

 

هیچ موجودی به اندازه ی زمخت ترین آدمها محتاج همزبان نیست.

 

هر چه و هر جور، ما نیز مردمی هستیم.

 

نظرات 7 + ارسال نظر
محمد حسین یکشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 17:15 http://newave.myblog.ir

به اینکه به هیچ عنوان آدم نباید تو رویاهاش زندگی کنه فکر کردم، خیلی باهات موافقم، حتی از این بابت ضررهای زیادی هم متحمل شدم
راستی فوتوبلاگ هم درست شد، ممنون که گفتی...

سلام

من ۲ خط نوشتم اما در موردش کلی فکر کردم.

خواهش وکنم

محمد رضا یکشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 17:27 http://www.teshneyebaran.blogfa.com

اولین بار بود که میبینم هی رگه می زنی به این موضوع ... میای بیرون ... میری تو موضوعه دیگه....
و
با افتخار میگم اون دوستی که از دست علیرضا ناراحت شده منم.... بعد میترا میاد میگه که ببین علیرضا از دست تو چی میکشه... البته بماند که علیرضا جواب مبده : وینیستون لایت... و بعدا حسرت میخوره که چرا نگفته مارلبارو پایه بلند...

من که می گم تو همه چیز رو می گی (الان من یه چیز رو نمی گم تا یاد بگیری)
...

کپی رایت این تیکه که (جواب چی می کشی) متعلق به بهراد (از دوستان) منه.

من هر گونه ارتباط با سیگار و دود را رد می کنم.

همه دلخوشیم به اینه که تو یادت موندگارم
گرچه عمریه تو این دشت یه خزون بی بهارم ...

محمد معصومی یکشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 21:38 http://www.donyaboo.blogfa.com

نه زیاد موافق نیستم.آدم اگه بتونه تو رویاهاش زندگی کنه چیزایه زیادی رو به دست میاره، که کمترینش امیده...شاید بگی امید الکی!! ولی خوب کی میدونه شاید یه روز این امید به واقعیت پیوست.... من عاشق رویاهامم... باهاشون زندگی می کنم.. اگه یکی اونا رو از من بگیره حتما می میرم....
من ماه بهمن و اسفند رو خیلی دوست دارم!

.... انتظار فرج از دوم خرداد کشم.... D: )
و
«هیچ موجودی به اندازه ی زمخت ترین آدمها محتاج همزبان نیست.
هر چه و هر جور، ما نیز مردمی هستیم.»

راست می گی اگه رویاهامون به واقعیت بپیونده چی می شه ...
ولی نکته اینجاست من هم معتقدم که آدم باید برای محقق کردن آرزوهاش تلاش کنه اما تو رویا زندگی کردن اشتباه محضه. (سید ۲ تا نظر پاییین تر خیلی خوب گفته)
شاید من منظورم رو از تو رویا زندگی کردن خوب بیان نکردم

این تیکه دوم خرداد خیلی ناززززززززززززززززززززززززززززززز بود =)))

:x

شمیم دوشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 07:52 http://haftadohaft.blogfa.com

مرسی انتخاب تیتر!
فقط «یانی»!

:)

مهدیه چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 17:30 http://www.rah-vareh.blogfa.com

سلام.

گاهی وقتا دنیا انقد کوچیکو تنگ می شه که جا برای نفس کشیدنم نیست !
اونوقت اگه چیزی به اسم رو یا وجود نداشته باشه یا اینکه یه (به هیچ عنوان) بزرگ قبلش بیاد...اینجاس که فقت یه راه می مونه...!

یا علی.علی آقا

جمله دوم خیلی مبهم بود و من معنی اون رو نفهمیدم ولی چیزی که منظورتان بود رو گرفتم.

بعضی وقتا که میای سر روی شونم می ‌زاری!
تموم غصه‌ها رو از دل من بر می ‌داری!
اما این فقط یه خوابه، خواب پشت پنجره!
وقت بیداری بازم غم می شینه تو حنجره!
غم می شینه تو حنجره!

مهدیه چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 17:31 http://www.rah-vareh.blogfa.com

فقط!!!!
((:

هیلا دوشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:16

سلام علی اقا.امرتان اطاعت شد .اپ کردم.ولی باور کن خیلی گرفتارم .حتی اینجا هم نرسیده بودم سر بزنم.ادم نباید توی رویا زندگی کند موافقم ولی رویا ها را نباید از ادمها گرفت.یاد کتاب کیمیاگر افتادم.از کوئیلو.خواندی؟

سلام

مرسی. من پست جدیدتان را امروز بعد از ظهر خواندم.

کیمیاگر را دیروز تا آخر مقدمه خواندم.
و الان هم تا صفحه ۱۰۹ خوانده ام.
فکر کنم فردا همین موقع تموم شه.

این تقارن چقدر جالبه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد