روایت اول :
تو که دست تکون می دی
به ستاره جون می دی
می شکفه گل از گل باد
روایت دوم :
تو که دست تکون می دی
به ستاره جون می دی
می شکفه گل از گل باغ
این هم شعر آینه با اجرای علی لهراسبی که خودم خیلی دنبالش گشتم : (البته ناقصه و کاملش رو پیدا نکردم )
می خوام از آیینه ها دل بکنم
اما دل نمی ذاره
راه بیفتم دل به دریا بزنم
اما دل نمی ذاره
یه صدای آشنا تو گوش من
می گه آیینه رو بشکن و برو
می گه تا کی می خوای عاشق بمونی
به کسی که بسته پرهای تو رو
راه بیفت غربتو پشت سر بذار
کوله بار خستگی رو بر ندار ...
خسته ام
فکرم را بر می دارم
می روم دور ها
....
موفق باشی
مرد تنها ...
سلام
خیلی خوب مینویسی
موفق باشی
راستی تبادل لینک میکنی؟
تشکر
شما نسبت به من لطف داری
بلاگت رو دیدم . باحاله ...
سلام
خسته نباشید
شما آهنگشو دارید؟ یا میدونید از کجا میشه این ترانه رو دانلود کرد
راه بیفت که جاده ها منتظرن رو به شهر روشنی رو به بهار