زندگی جاری ست ...

دست تو فانوس شبه، جادوئی از آغوش ماه از واژه ها طرحی بکش، با هر اشاره هر نگاه

زندگی جاری ست ...

دست تو فانوس شبه، جادوئی از آغوش ماه از واژه ها طرحی بکش، با هر اشاره هر نگاه

پستی برای دو نفر

 

سلام

 

هشت سال پیش، روز 23 شهریور، خدا از آسمون یه ستاره برای من فرستاد.

اون روز با شکوه ترین روز عمر من بود.

الهه، تولدت مبارک.

 

علاوه بر اجرای فوق العاده ی این کار شعرش محشره ِ، حکایت من و توست ... حتی اسمش هم دقیقا وصف حاله من و تو ست. (ترجمه اش رو بلدم و دو - سه نمونه هم این ور اون ور دیدم ترجمه کردن (البته فوق العاده ضعیف ترجمه شده بود) ، ولی لطفش به خوندن اصلشه.)

 

 ADIN NE SENİN

Gözlerine teslim oldum
Söze ne hacet
Aklımı seninle bozdum
Yenildim farzet


Sen ruhumun ikizi
Sen gönlümün tek eşi
Sensiz karanlıktayım
İkiye böl güneşi

Kim sana bu kadar güzel ol dedi
Bu aşkin günahi vebali senin
Gözlerim olayın farkına vardı
Sen ne tatlı şeysin adın ne senin

 

Söz: Hakkı Yalçın

Müzik: Emrah

Düzelenme: Caner Tepecik

 

بی تو من اسیر دست آرزوهای محالم

سلام

 

* به علی آقا ی عزیز که من و با سیاوش قمیشی آشنا کرد.

(یاد من نبودی اما

من به یاد تو شکستم

غیر تو که دوری از من

دل به هیچ کسی نبستم)

 

به شدت دلم هوای سیاوش قمیشی کرده. سال قبل همین موقع ها بود که آلبوم "روزهای بی خاطره" اومد و الان دوباره دلم آلبوم جدیدی از سیاوش قمیشی می خواد.

 

دارم فکر می کنم چند بیت از شعر هاشو بنویسم ولی می بینم واقعا نمی تونم انتخاب کنم. 

 

"انتظار روز برفی" رو بنویسم ؟

"هدیه" ی آلبوم "خواب بارون" رو بنویسم یا "سایه" رو ؟

 

فاصله یه حرف ساده است بین دیدن و ندیدن

بگو صرفه با کدومه شنیدن یا نشنیدن

 

عزیزم روز میلادت مبارک.

 

- یه بار یادمه با حسین تو قطار که داشتیم می رفتیم مشهد. از 12 شب تا برسیم همین یه ترانه ی میلاد رو با هم گوش دادیم. (یه هد فون داشتیم هر کی یه گوش :)

 

مرداد داغ دست تو ...

 

مگه می شه یه پرنده

بمونه بی آب و دونه

 

من برای تو می خونم هنوز از این ور دیوار  ...

 

مزرعه دزدیدنی نیست ...

 

- ثانیه ثانیه آلبوم "بی سر زمین تر از باد" رو دوست دارم. آلبومی که به نظرم با تکنیک ترین و حرفه ای ترین آلبوم سیاوشه و همکاری اروین (تنظیم کننده نقاب و بی سرزمین تر از باد) با سیاوش یکی از عوامل اصلی استثنایی شدن این کاره.

 

زیر گوش برگ تنها ...

می گه طعمه ی خزونی

 

تو روزنامه نمی خونیم نهنگ ها خودکشی کردن

 

بعضی وقتا که میای سر روی شونه ام می زاری

تمام غصه ها رو از دل من بر می داری

اما این فقط یه خوابه، خواب پشت پنجره

وقت بیداری بازم غم می شینه تو حنجره

 

بی تو من اسیر دست آرزوهای محالم

 

اگه باشی با نگاهت

می شه از حادثه رد شد

می شه تو آتیش عشقت

گُر گرفتنُ بلد شد ...

 

- شعر های اجرا شده از یغما گلرویی تو  "نقاب"،"بی سرزمین تراز باد" و "روزهای بی خاطره" فوق العاده زیبا ست.

 

قد هزار تا پنجره تنهایی آواز می خونم ...

 

- کشته ی اجرای این ترانه تو آلبوم فرنگیس ام.

 

شهر من، من به تو می اندیشم ...

 

نگاهی می کنی ما را، مگه عاشق ندیدی، تو

یا شاید دیدی و رسوا ترین عاشق ندیدی، تو 

 

الهی خوش خبر باشه قناری ...

 

- یاد دشت هویج افتادم که اونجا بی هوا چند بیت از این ترانه رو خوندم و آقا سید دعا کرد که خدا سیاوش رو حفظ کنه :)

 

بی خیال از ناله ها و گله های برگای زرد خزونی

 

توی هر گوشه ی این شهر دارم از عشق تو یادی

می سوزونه من یاد دلی که به من ندادی

می رم و گم می شم آخر تو غروب دشت غربت

نمی تونم که بمونم توی شهر بی محبت

 

هیش کی مثل ایرونی نمی شه ...

 

- ملودی این کار تکه

 

تا که یک روز تو رسیدی

توی قلبم پا گذاشتی ...

برای داشتن عشقت همه جونم آرزو شد

 

جاده های بی سوار و سار (یا سال) گنگ بی بهار و ...

 

این دیگه فکر نداره

وقتی می شنوی می گم   تو برو باهم نمون ...

 

مثل یه نور کوچولو اومدی ستاره شدی و ...

 

- جالبه! شعر این ترانه (ستاره – از آلبوم "تاک") رو خود سیاوش نوشته.

 

رفتی و آدمکا رو جا گذاشتی

قانون جنگل زیر پا گذاشتی ...

 

- خیلی وقت ها تو خداحافظی با علی آقا همین رو می خونیم.

 

یاد تو هر تنگ غروب تو قلب من می کوبه

سهم من از با تو بودن غم تلخ تو بوده

 

مسافر شهر غمی

غریبی مثل خودمی ...

 

- اجرای این کار تو یکی از کنسرت های دبی سیاوش رو خیلی دوست دارم. کل جمعیت دور سن حلقه زدن و دارن با سیاوش می خونن.

 

قرن ما شاعر اگر داشت هوا بهتر بود

خار هم کمتر نبود از گل؛ بسا گل تر بود

 

خرسند شدیم از این که امروز

رنگی دگر است نه رنگ دیروز

 

هراس های بیهوده ؛ تا بوده همین بوده ...

 

- دکلمه های مسعود فردمنش تو آلبوم های "حکایت" و "حادثه" بی نظیره.

 

تو ندیدی، چه غریبه جزیره

یه خاکه، توی آب اسیره

همیشه، تو هراس مرگه

که روزی، زیر آب نمیره

 

با سلام خدمت بابا ...

...

یادمون دادن که اینجا زندگی رو سخت نگیریم

...

براتون نور می فرستم

جنس اعلا طرح آخر

...

راستی اونجا نور فانوس

یه شبش کرایه چنده ؟

 

- کارهایی که سیاوش در رابطه با غربت و غریبه بودن خونده خیلی دلنشینه.

 

پرنده های قفسی عادت دارن به بی کسی

 

سکوتم از رضایت نیست، دلم اهل شکایت نیست ...

 

- هزار شاکی خودش داره

 

اون روزا ما دلی داشتیم

واسه بردن جونی داشتیم

واسه مردن کسی بودیم ...

 

- واسه مردن کسی بودیم. واسه مردن کسی بودیم. واسه مردن کسی بودیم. ...

 

مثل برگی خشک و تنها

روی شاخه موندم اینجا     می ترسم

توی چنگ وحشی باد

برم از خاطر و از یاد           بپوسم

 

یه عمری بد آوردی و از چشم دنیا دیدی ...

 

- این شعر رو احمد خان بی نظیر اجرا می کنه. (با یه احساس سرشار و خیلی ناز)

 

با هر که سخن گفتم در خود گره ای گم بود

چون کرم شبان تابان می تابی و می تابم ...

 

من از صدای گریه ی تو به غربت بارون رسیدم

تو چشمات باغ بارون زده دیدم

 

... برای بی وفایی هزار بهونه داری

 

- زمستون سال قبل شدید مریض شدم. فقط می خوابیدم. برای خودم سیاوش درمانی تجویز کردم اونم از نوع "تاک" ش.

 

هرگز نخواستم که تو رو با کسی قسمت بکنم

 

توی زندون می کنه جون

مرد با همت میدون

توی فکر رای فرجام امیره ...

 

مگذار که یاد ما را

طعم تلخ این حقیقت ببرد

این حقیقت است که از دل برود

هر آنکه از دیده رود

بیا برگرد ...

 

- بیا برگرد ...

 

- اما حرف آخر ...

 

وقتی دستام خالی باشه

وقتی باشم عاشق تو

غیر دل چیزی ندارم

که بدونم لایق تو

...

اگه احساسم کشتی

اگه از یاد منو بردی

اگه رفتی بی تفاوت

به غریبه سر سپردی

بدون اینو که دل من

شده جادو به طلسمت

یکی هست این ور دنیا

که تو یادش مونده اسمت

 

* ببخشید که خیلی منظم نیست و اینقدر شلوغه. کاملا دلی نوشتم و اکثر شعرها رو از حفظ نوشتم، پس حتما ایرادهایی داره که از این بابت عذر می خوام.

 

الهه

سلام

 

خیلی خوشحالم، دارم بال در میارم.

وبلاگ الهه دیروز وبلاگ روز پارسی بلاگ بود و تو لیست وبلاگ های برگزیده قرار گرفت.

این موفقیت رو از همین جا بهش تبریک می گم و امیدوارم روز به روز پیشرفت کنه.